- زبان: فارسی
در فصل زمستان جوانی به نام اسماعیل ناچار میشود برای تهیهٔ داروی پدر بیمارش به شهر برود. معلم روستا(علی نصیریان) و جوانی به نام رحمان(حمید جبلی) نیز با او همراه میشوند. در بین راه، معلم که یکی از پاهایش را سالها قبل در درگیری با گرگها از دست دادهاست از اسماعیل و رحمان جدا میشود و در بازگشت به روستا مورد هجوم گرگها قرار میگیرد و به گودالی پناه میبرد.