خلاصه داستان: هری آپ، کارآگاه بیکار، موظف می شود تا در ازای دریافت دستمزد ناچیز، به عنوان محافظ و به مدت ۳ روز پیرزن و خرگوشش تئو را تا سوئیس همراهی کند. از طرفی هم ۲ سارق تابلوی تاریخی در لباس کشیش، قصد خروج از فرانسه و حراج آن در سوئیس دارند. سارقها که برای مخفی کردن تابلو راهی جز اختفای آن در قفس خرگوش پیدا نمی کنند ...
خلاصه داستان: یک مربی سابق بسکتبال به نام مارکوس پس از یک سری اشتباهات، با حکم دادگاه مجبور میشود تا تیمی از بازیکنان دارای معلولیت ذهنی را مدیریت کند. اما مارکوس به زودی متوجه میشود که علیرغم تردیدهایش، این تیم میتواند فراتر از آنچه تصور میکرد، پیش برود و…
خلاصه داستان: داستان دو خواهر است که پس از مرگ ناگهانی پدرشان، تلاش میکنند ثروت او را که پشت یک دیوار پنهان شده، پیدا کنند، اما مشکل اصلی آنها نحوه ...
خلاصه داستان: یک پسر باهوش متوجه می شود که می تواند با استفاده از میراث خانوادگی، زمان را دستکاری کند. او به زودی با خواهر و برادرهایش در بازگشت به زمان جدایی والدینشان با امید به تغییر نتیجه همکاری می کند.
خلاصه داستان: رفتار و شوخیهای فرشته، دانشجوی باهوش رشتهٔ ادبیات، موجب سوء تفاهم برای مسئولان دانشکده میشود. آنها او را از تحصیل معلق میکنند. برادرش عباس، که به کار با کامپیوتر علاقه دارد، به او توصیه میکند که کاری پیدا کند. فرشته در یک شرکت انتشاراتی مشغول به کار میشود و عباس یک آدم آهنی به نام مبارک میسازد تا در کارهای خانه به او کمک کند.
خلاصه داستان: یک کارگر تعمیر جاده به نام نورمن است که به همراه مافوقش «آقای دل» مشغول کار هستند. نورمن نامهای دریافت میکند که باید به ارتش ملحق شود. آنها به فرانسه فرستاده میشوند تا جادهی جلوی ارتش نیروهای متفق را تعمیر کنند. رئیس نیروهای متفق شخصی است بسیار شبیه نورمن است و او از این موقعیت استفاده میکند و...
خلاصه داستان: “استنلی” و “اولیور” در کالیفرنیا به فروش درخت کریسمس مشغول هستند. فروش زیاد نبوده و یک بحث ساده با مشتری بدخلق بالا گرفته و موجب میشود آنها خانه و باغ مشتری را نابود سازند…