خلاصه داستان: جادوگر مو قرمز یاگا با یک گربه مخترع و قهوهایهای شاد در کلبهای در مردابهای پادشاهی دوردست زندگی میکند. برای اینکه یاد بگیرد چگونه به طور واقعی جادو انجام دهد به کتاب طلسم نیاز دارد که سال ها پیش توسط بلادونا جادوگر شیطانی از او دزدیده شده بود. ناگهان، سرنوشت به یاگا این فرصت را می دهد که حتی با مجرم قسم خورده کنار بیاید، زمانی که شاهزاده خانم سینگلاز...

خلاصه داستان: یک خرگوش که در جنگل زندگی می کرد به طور تصادفی با یک شکارچی که در خواب بود روبرو شد و اسلحه او را برای خودش گرفت. خرگوش که به شدت از همه می ترسید، اما وقتی اسلحه شکارچی در دستش بود، قدرت و برتری خود را احساس می کرد. روباه مکار را از خانه اش بیرون کرد و گرگی را که در آن جنگل زندگی می کرد را هم با اسلحه تهدید کرد. پس از این، ترس خود را به کلی از دست داد و مغرور و متکبر شد...

خلاصه داستان: اثری زیبا که در ایران بر روی کارتون قدیمی هاچ زنبور عسل توسط سیمای ایران مورد استفاده قرار گرفت و همه ما با آن خاطره داریم تقدیم به دوستداران این موسیقی زیبا.

خلاصه داستان: اقتباس کارتونی روسی از یک داستان کلاسیک سوئدی توسط آسترید لیندگرن درباره کارلسون روی پشت بام.

خلاصه داستان: ر اعماق جنگلی در آفریقا و در میان درختان نخل و جانوران گوناگون، تمساحی زندگی می‌کند که همگان از او و دندان‌های تیز و بلندش می‌ترسند. او هیچگاه مراقب دندان‌هایش نیست و آنها را تمیز نمی‌کند. تا اینکه یک روز، این تمساحِ بازیگوش دچار دندان‌درد می‌شود. حیوانات دیگر، نه‌تنها به او کمک نمی‌کنند، بلکه او را مسخره هم می‌کنند. در این میان، پرندهٔ کوچکی به نام «تاری»، به داد او می‌رسد و...

خلاصه داستان: همستر گوفر ساده لوح را متقاعد می کند که همه کارهای ناخوشایند را برای او انجام دهد.

خلاصه داستان: یک شیر سیرک برای تعطیلات به آفریقا می رود، اما مهارت های سیرک او اجازه نمی دهد.

خلاصه داستان: ماری را دنبال می کند، همانطور که او آرزو می کند و به اندازه فندق شکن اسباب بازی او می شود، که واقعاً یک شاهزاده تحت یک طلسم است، و آنها باید به سرزمین جادویی گل ها سفر کنند تا جهان را از دست موش ها نجات دهند.

خلاصه داستان: انیمیشن پروانه درباره طرز نگرش ما به محیط زیست و برخورد با طبیعت است. در این اثر شاهد هستیم که یک پسربچه پروانه‌هایی را اسیر کرده و در یک ظرف شیشه‌ای نگهداری می‌کند. او سپس در رویای خود می‌بیند که توسط یک پروانه بزرگ گرفتار شده است. این پسربچه در نهایت متوجه می‌شود که هر چیز زنده‌ای باید آزاد باشد؛ پس درب محفظه را برای آزادی آن‌ها باز می‌کند.