برای تماشای محتواهایی که فقط صدای آنها پخش می شود و تصویر ندارند حتما باید از پلیری استفاده نمایید که کدک تصویری HEVC.H265 را پشتیبانی نماید. در صورت خرابی لینک ها در همان پست مربوطه اطلاع بدهید تا اصلاح شوند.
خلاصه داستان: علی، معلمی جوان، به یکی از روستاهای پرت افتادهٔ سیستان میرود تا با یاری اهالی در آنجا مدرسه بسازد. او از همان ابتدا با مخالفت ببرک خان، قاچاقچی شروری که مخالف با سواد شدن اهالی است، رو به رو میشود. علی در قهوه خانهٔ روستا که صاحبش از ایادی ببرک خان است، منزل میکند...
خلاصه داستان: یک مادر و دختر به نام پوران و ترانه در خارج از کشور زندگی می کنند. پوران برای دیدن مادرش که پیرزنی مریض است و در ایران زندگی می کند همراه با دخترش به ایران می آیند، او به دلیل اصرار زیادی که دارد مایل نیست کسی از آمدن آنها به میهن آگاه شود اما ناخودآگاه یکی از همسایه های قدیمی آن ها را می بیند و…
خلاصه داستان: در خصوص فردی بزهکار و دارای اعمال مقبوح به نام مراد است که در هنگام گریختن از دست نیروهای پلیس، درب مسجدی به روی او باز شده و همین امر باعث می شود مراد در مسیری روحانی و معنوی قرار گیرد. در تمام قسمتهای سریال حضور پرستاری باعث تحکیم این حالات معنوی میشود.
خلاصه داستان: “باشو” به دنبال بمباران هوایی و کشته شدن پدر و مادرش به درون کامیونی میپرد و از زادگاهش، جنوب، میگریزد. وقتی چادر بار کامیون را کنار می زند خود را در شمال می بیند و به مزرعه زنی به نام «نایی» پناه میبرد و رفته رفته رابطه عاطفی میان آن دو برقرار میشود….
خلاصه داستان: اهالی یک روستا به دو گروه بالادهی و پایین دهی (حیدری و نعمتی) تقسیم شدهاند. سرکردة نعمتیها نمکزار خود را به کدخدا، که به دشمنی و کینة بین دو گروه دامن میزند می فروشد و یک اتوبوس مستعمل میخرد تا با آن مسافرکشی کند. ورود اتوبوس به روستا کار گاریچی (مسافرکش) حیدریها را کساد میکند و اختلافها بیش تر میشود.
خلاصه داستان: سعید مسرور دانشجوی پزشکی برای پرداخت بدهی خود به سام مجبور میشود برای گرفتن وام ازدواج با دختر دانشجویی به نام روشنک به شکل صوری ازدواج کند. از طرفی، شراره دختر سام به سعید علاقهمند شده و......
خلاصه داستان: خلاصه داستان : فیلم سینمایی خداحافظ سینما به کارگردانی علی نقی لو در سال ۱۳۷۹ در گونه درام و خانوادگی تولید شده است. خداحافظ سینما که اولین فیلم علی نقی لو محسوب می شود. در خلاصه داستان این فیلم آمده است : کارگردانی برای ساخت فیلم خود به دنبال فردی به نام عباس می گردد که از قضا به جوانی عشق سینما برخورد می کند که می داند عباس را چگونه بیابد …
خلاصه داستان: سهراب و ترانه که یکدیگر را دوست دارند به دلیل مخالفت والدین، هر کدام به تنهایی تصمیم به خودکشی میگیرند. سهراب از مرگ نجات پیدا میکند و زمانی که درمی یابد ترانه اقدام به خودکشی نکرده از او میرنجد. چندی بعد سهراب از خانه فرار میکند و به خانه یکی از دوستانش که همراه با تعدادی جوان بیکاره در آن زندگی میکنند، میرود. روابط صادق (پدر سهراب) و عباس (پدر ترانه) که سالها پیش با یکدیگر در جبهههای جنگ میجنگیدند و دوستی صمیمانه ای داشتند از مدتها قبل و به...