خلاصه داستان: جلسهٔ خانمها در تعاونی مستقل بانوان تشکیل شده و شقایق مدیرعامل این تعاونی برای ساخت یک مجتمع پزشکی تخصصی کودکان احتیاج به پول بیشتری پیدا میکند. همسر شقایق، سیاوش، امتحان دورۀ تخصصی دکترا را در پیش دارد، ولی شقایق کارهای خانه را بر عهدۀ او میگذارد. سیاوش اعتراض میکند، اما شقایق فکر میکند که سیاوش نمیخواهد او در کار بیرون رشد کند. اختلاف بالا میگیرد و شقایق با قهر به خانهٔ پدر میرود...