خلاصه داستان: رستم، گروهبان بازنشستهی ارتش، با خاتمهی جنگ در وضع روحی ناراحت به زادگاهش باز میگردد. همسر او كه سرپرستی فرزندشان را به عهده داشته، در كارگاه تعویض روغنی برادرش به كار مشغول است. رستم تصمیم می گیرد زمینی را كه سالها پیش قولنامه كرده باز پس بگیرد، اما طرف دیگر قرارداد خواست او را اجابت نمی كند. رستم و پسر چهارده سالهاش به جنگل، بر سر زمین می روند و...