خلاصه داستان: تیروچیترامبالام با پدر و پدربزرگش زندگی می کند. او اولی را مقصر از دست دادن مادر و خواهرش می داند و با دومی رابطه خوبی ندارد. در این میان، زندگی عاشقانه او چندان موفق نیست…
خلاصه داستان: فیلم «کیش و مات» داستان فردی به نام «بهروز» است که دست به هر کاری میزند شکست می خورد. او به جای این که دلیل ناکامی هایش را بیابد، فکر می کند آدم بدشانسی است و چون بدشانسی هایش تداوم می یابد، دست به خودکشی می زند.
خلاصه داستان: فیلم «مجردها» فیلمی به کارگردانی «اصغر هاشمی» و نویسندگی «فرهاد توحیدی» و تهیهکنندگی «یدالله شهیدی» می باشد. این فیلم داستان زندگی سه جوان به نام های «منوچهر»، «شاهکار» و «امیرحسین» است که برای رسیدن به آرزوهایشان تصمیم می گیرند برای کار به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس بروند اما با دزدیده شدن پول هایشان زندگی آن ها تغییر می کند.
خلاصه داستان: فیلم «وام عسل» به کارگردانی «مهدی گلستانیان» عنوان فیلمی است درباره زندگی فردی به نام «محمود» که ویزیتور پخش محصولات فرهنگی است و از طریق شرکتی که مشغول به کار است، وامی را دریافت می کند و بر سر این وام در بین همسایگان او اختلافاتی می افتد.
خلاصه داستان: در فیلم «یه حبه قند» سکوت خانه باغ قدیمی، با ورود مهمان ها در هم می شکند. چهار دختر این خانه همراه همسر و فرزندانشان برای عروسی خواهر کوچک ترشان به کمک مادرشان می روند. این اقامت برای خواهران و باجناغ ها شاید دردسرساز باشد ولی برای بچه ها یک آرزوی بزرگ است.
خلاصه داستان: فیلم «همه دختران من» داستان فردی است به اسم «اسفندیار رویینی» که صاحب شش فرزند دختر است و انتظار فرزند هفتم را می کشد. اما فرزند هفتم نیز دختر است. «اسفندیار» پس از آن که از دریافت مساعده از اداره اش ناامید می شود، به شرکت مهندسان مشاور مراجعه می کند که در آن جا در ازای بهره ماهانه سرمایه گذاری کرده است.
خلاصه داستان: فیلم «بدهکاران به بهشت نمی روند» با کارگردانی «بهمن گودرزی» درباره فردی به نام مجید است. او رشته جراحی قلب خوانده، با تمام شدن تحصیلاتش به تهران می آید تا با خانواده خود در مورد ازدواج با دختر مورد علاقه اش فریبا صحبت کند، اما به محض این که به تهران می رسد متوجه می شود که پدر او به علت بدهی، قول ازدواج مجید با دختر دو نفر دیگر را داده است.
خلاصه داستان: فیلم «عشق ساندویچی» به کارگردانی «مجید وحیدیان» درباره پیرمردی است که در جوانی سارق بوده است و در حال حاضر زندگی سالم و آرامی دارد. روزی به طور اتفاقی با دزدان جوان و تازه کاری مواجه می شود و سعی می کند در سرقت های بزرگی با آن ها مشارکت داشته باشد.