خلاصه داستان: لورل و هاردی که در یک آرایشگاه مشغول به کار هستند به یک آگهی از زنی ثروتمند برمی خورند که به دنبال شوهری مناسب می گردد! بنابراین تصمیم می گیرند که با وی تماس بگیرند…
خلاصه داستان: روز مراسم جشن عروسی هاردی است از این رو آقای لورل هدیه ای (پازل) را برای او می آورد که این هدیه باعث دردسرهای فراوانی شده و ماجراهای طنزی بوجود می آورد…
خلاصه داستان: همسر الیور در شیکاگو و در تعطیلات به سر می برد. اولیور بعد از یک مهمانی در شب گذشته خانه را به هم ریخته است. او تلگرافی از همسرش دریافت می کند که در آن نوشته است که بعد از ظهر به خانه برمی گردد! اولیور از ترس زنش با استن تماس می گیرد تا بیاید و در تمیز کردن خانه به او کمک کند اما…
خلاصه داستان: استن و الیور با افرادی فریبکار روبه رو می شوند . کلاهبرداران ، یک شعبده باز خوش صحبت ، دو تابوت تعویض شده ، با دردسرها و نتایج خنده دار . ...