خلاصه داستان: شبهای روشن، داستان زندگی دو آدم تنهاست. استاد دانشگاهی سرخورده اجتماعی و مأیوس فلسفی است و انزوای خود را با تدریس ادبیات، مطالعه کتاب و پرسه زدن در خیابانها میگذراند. شبی متوجه دختری ساک در دست میشود و به او کمک میکند تا از شر مزاحمت یک راننده ماشین رهایی یابد، از اینجا بین او و رویا دوستی شکل میگیرد…