خلاصه داستان: هاردی که یک پزشک متخصص مغز است به همراه دستیارش لورل بر سر این که کدام به تلفنها جواب دهند با هم مشاجره می کنند. با این حال قرار است که هر کدام برای ساگرد ازدواج خود با خواهر آن یکی برنامه ریزی کنند…
خلاصه داستان: روز مراسم جشن عروسی هاردی است از این رو آقای لورل هدیه ای (پازل) را برای او می آورد که این هدیه باعث دردسرهای فراوانی شده و ماجراهای طنزی بوجود می آورد…