خلاصه داستان: یتیمی به نام الیور توئیست با جیب بری در خیابان های لندن ملاقات می کند. از آنجا، او به خانواده پسرانی می پیوندد که آموزش دیده اند تا برای ارباب خود دزدی کنند.

خلاصه داستان: پسری جوان به نام “تاران” همراه با گروهی از دوستانش تلاش میکند “پاتیل” و دیگ جادویی سیاه را قبل از اینکه به دست نیروهای اهریمنی بیافتد پیدا کند…

خلاصه داستان: سقوط یک سفینه فضایی بیگانه روی زمین و فناوری و رازهایی که او در اختیار دارد، زمین را به سه جنگ بین سیاره ای ویرانگر هدایت می کند.

خلاصه داستان: دختربچه‌ای به نام آلیس که با تعقیب کردن یک خرگوش سفید رنگ به درون حفره‌ای می‌‌رود و وارد مکانی ناشناخته و غریب به نام سرزمین عجایب می‌شود...

خلاصه داستان: «زنو» نام یک موجود خمیری است که در هر قسمت با یک مشکل یا اتفاق مواجه می‌شود. این موجود، با توجه به خِنگیِ ذاتیِ خود، برای حل مشکلات و حتی انجام امور روزمره، معمولاً عجیب‌ترین راهکارهای ممکن را بر می‌گزیند و به خاطر همین مسئله، اغلب نه تنها مشکلش حل نمی‌شود، بلکه بر دردسرهایش نیز افزوده می‌شود.

خلاصه داستان: آلبومی زیبا از گروه آلمانی کوسکو است. این آلبوم پرفروش گروه بود که با انتشار آن در لیبل موسیقی Higher Octave اولین موفقیت بزرگ بین المللی آنها را به دست آورد.این آلبوم زیبا تقدیم به دوستداران موسیقی بی کلام می گردد.

خلاصه داستان: پسر نوجوانی به نام مایکل، پس از وحشتی که از بودن در یک مکان مخروبه در یک شب تاریک برایش ایجاد می‌شود تمام موهایش می‌ریزد و برای بدست آوردن مجدد موهایش تمام سعیش را می‌کند تا اینکه در خواب یک نسخه برای او داده می‌شود. او پس از بیدار شدن نسخه ای را که در خواب دیده تهیه و استفاده می‌کند ولی اینبار موهایش آنقدر بلند می‌شود که برایش دردسر می‌سازد و ...

خلاصه داستان: «جان ماتريکس» (شوارتسنگر)، رئيس سابق يک گروه عمليات مخفي ارتش امريکا، بازنشسته شده و مي خواهد زندگي آرامي را دور از شهر بگذراند. اما «ژنرال کربي» (اول سن)، رئيس سابقش، به او خبر مي دهد که کسي در حال کشتن اعضاي گروه او است، و بعدتر دخترش، «جني» (ميلانو) نيز ربوده مي شود...

خلاصه داستان: داستان یک دختر دانشجوی بریتانیایی است که در جنبش‌های ضد هسته‌ای فعالیت دارد و یک شب «ظاهراً» به جای پدر به قتل می‌رسد. پدر دختر که خود افسر پلیس یورکشایر است بی اعتنا به تحقیقات پلیس به کاوش برای کشف جزئیات این قتل می‌پردازد. پدر (بازرس کریون) در ادامه جستجوهایش سر از یکی انبارهای اتمی در می‌آورد.

خلاصه داستان: فیلم قلب اژدها 1985 ، تد (جکی چان) پلیسی است که به خاطر برادرش که معلول ذهنی است از رویاهای دریانوردی اش دست کشیده است، اما هنگامی که درگیر دعواهای گروه گانگستری می شود برادرش ربوده می شود